Friday, June 25, 2004

رو يه تاب نشستم.يه تاب با طنابای خيلی خيلی بلند، و دارم تاب ميخورم.از عقب به جلو طوری که باد چشمامو می بنده. و کلم خاليه خالی.خالی از هر چيزی جز باد و نور خورشيد.از جلو به عقب ...و يه جفت پا که باهام مياد عقب.و کلم خاليه خاليه خالی...

1 Comments:

At 2:24 AM, Anonymous Anonymous said...

Jon Bonjovi: Gonna need a miracle to save us these time

 

Post a Comment

<< Home